-
دعای ماه رجب
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 14:21
شخصی خدمت حضرت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد: برای ماه رجب به من دعایی یاد بدهید که خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. حضرت فرمودند: این دعا را هر روز از ماه رجب بعد از نمازهای یومیه بخوان: ای کسی که در هر امر خیری به تو امید دارم و در امان هستم از هر نوع شر و بدی ناشی از خشم و غضب تو ای آن که در مقابل اعمال اندک و...
-
وقتی میخواهی برایت پیش خدا دعا کنم
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 19:00
وقتی میخواهی برایت پیش خدا دعا کنم نمیگویم هیچوقت آسمان دلت ابری نشود آخر دلی که ابری نشود آسمانش قشنگ و تروتازه نمیشود اما دعا میکنم گاهی اوقات و به اندازه بارانی شوی بارانی بهاری که رعد و برق های دهشتناک آنرا دلهره آور نکند بارانی که بتوان زیر نم نم آن بدون چتر با دوست خلوت کرد .
-
عشق
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 11:00
عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند می دهد love is wide ocean that joins two shores
-
تنها تو ماندهای نصرالله!
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 19:34
تنها تو ماندهای نصرالله! شرم الشیخ کوفه است و جنوب، نینوا! دارد جنوب شبیه کربلا می شود مدیترانه، فرات است فرات، عبای توست! برای این همه زخمی برای این همه بی کفن تنها ردای مهربان تو مانده است! وگرنه این سران دشداشههاشان را پرچم صلح کردند و فروختند شاید اگر نبود نفت میجنگیدند دیروز، ذوالفقار را با قطعنامهها تاق...
-
یه کبوتر همیشه باید عشق پرواز داشته باشه ، وگرنه اسیر میشه
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 19:00
یه کبوتر همیشه باید عشق پرواز داشته باشه ، وگرنه اسیر میشه یه قناری باید به خوش آوازیش ایمان داشته باشه وگرنه ساکت میشه یه لب همیشه باید توش خنده باشه و گرنه زود پیر میشه یه صورت همیشه باید شاد باشه وگرنه به دل هیچ کس نمی چسبه دفتر نقاشی باید خط خطی باشه وگرنه با کاغذ سفید فرقی نداره یه جاده باید انتها داشته باشه و...
-
پیله
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 12:22
روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقف شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کندو با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه...
-
خداوندا !من همان بنده خردسالى هستم که پروریدى ...
شنبه 31 تیرماه سال 1385 12:52
خداوندا ! من همان بنده خردسالى هستم که پروریدى و همان نادانى هستم که دانایش کردى و همان گمراهى هستم که راهنماییش کردى و همان پستى هستم که بلندش کردى و همان ترسانى هستم که امانش دادى گرسنه اى که سیرش کردى و تشنه اى که سیرابش کردى و ندارى هستم که دارایش کردى و ناتوانى هستم که نیرومندش کردى و خوارى هستم که عزیزش کردى و...
-
هفت نصیحت مولانا
پنجشنبه 29 تیرماه سال 1385 19:34
هفت نصیحت مولانا : 1. گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن ( مثل رود ) 2. باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید ) 3. اگرکسی اشتباه کرد آن رابه پوشان (مثل شب ) 4. وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ ) 5. متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک ) 6. بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) 7. اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل...
-
پنج قانون خوشبختی
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1385 12:45
پنج قانون خوشبختی را به خاطر بسپارید: قلبتان را از نفرت پاک کنید ذهنتان را از نگرانی ها دور کنید ساده زندگی کنید بیشتر بخشش کنید کم تر توقع داشته باشید
-
کلمات قصار
دوشنبه 19 تیرماه سال 1385 09:01
1. بخواهید تا به شما بدهند، بجویید تا بیابید، در را بزنید تا به روی شما باز کنند. 2. از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیمو! قهر کرد و رفت. اما نمی دونست که تمام زندگی من اون بود 3. خانومها با گوشهایشان عاشق می شوند و مردها با چشم هایشان .(شکسپیر ) 4. انسان عاشق هرگز ناسزا نمیگوید ( افلاطون) 5....
-
ترجمه ی ترانه ی آزاد (Free)اثرسامی یوسف
یکشنبه 18 تیرماه سال 1385 12:22
And you can’t see my covered hair و تو نمی توانی موهای پوشیده شده من را ببینی So you sit there and you stare پس تو انجا نشسته ای و به من خیره شده ای And you judge me with your glare و با این نگاه خیره در مورد من قضاوت می کنی You’re sure I’m in despair تو مطمئنی که من ناامیدم But are you not aware ولی تو آگاه نیستی...
-
الهی
یکشنبه 18 تیرماه سال 1385 08:19
الهی وقتی بیدارشدم که موقع خوابیدن است(الهی نامه استاد حسن زاده آملی)
-
بی دردی
شنبه 17 تیرماه سال 1385 09:08
خطرجامعه ما همه از بی دردی است سرطان درداگرداشت خطرناک نبود
-
هرکجا عشق آید و ساکن شود
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1385 12:46
هرکجا عشق آید و ساکن شود هرچه ناممکن بود ممکن شود در جهان هر کار خوب و ماندنیست ردپای عشق در او دیدنیست
-
من تنها خدا را دوست دارم
سهشنبه 13 تیرماه سال 1385 09:12
از وقتی سقف خانه مان چکه می کند از باران بدم می آید.. از وقتی مادرم پای دار قالی مرد از قالی بدم می آید از وقتی برادرم به شهر رفت و دیگر نیامد از شهر بدم می آید از وقتی پدرم شبها گریه می کند از شب بدم می آید از وقتی دستان آن مرد سرم را نوازش کرد و بعد به پدرم سیلی زد از دستهای مهربان بدم می آید.. از وقتی خواهرم پاهایش...
-
جام جهانی یا خواب جهانی ؟!
دوشنبه 12 تیرماه سال 1385 08:57
سپ بلاتر معتقد است داوری خوب نبود . دیگری معتقد است کیفیت چمن باید بهتر باشد . کلوزه به دنبال این است آقای گل بشود .دادکان به اخراجش معترض است . بکهام میخواد رکورد گلهای ضربه آزاد را بشکاند . کافو در آرزوی این است که باز هم کاپ را بالای سر ببرد . برانکو اخراج شد . کلیزمن امید دارد میزبان قهرمان است . علی دایی به لاس...
-
زبانی که حرف حق نزند
دوشنبه 12 تیرماه سال 1385 07:54
زبانی که حرف حق نزند فقط به درد لیسیدن بستنی قیفی می خورد
-
غیرت و غرور و عشق
یکشنبه 11 تیرماه سال 1385 07:46
فرشته کنار بسترش آمد و قرصی نان برایش آورد و گفت: چیزی بخور! پهلوان رنجور. سال هاست که چیزی نخورده ای. گرسنگی از پای درت می آورد. ما چیزی نمی خوریم چون فرشته ایم و نور می خوریم. تو اما آدمی ، و آدم ها بسته نان و آبند. پهلوان رنجور لبخند زد، تلخ و گفت: تو فرشته ای و نور می خوری، ما هم آدمیم و گاهی به جای نان و آب، غیرت...
-
اوقات خوش
یکشنبه 11 تیرماه سال 1385 07:34
اوقات خوش آن بودکه با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود
-
می دونستی تو هم یک فرشته داری ؟
شنبه 10 تیرماه سال 1385 13:51
کودکی که آماده ی تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید . اما من با این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد : از میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام . او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد . اما کودک...
-
به چشمانت بیاموز
شنبه 10 تیرماه سال 1385 13:26
به چشمانت بیاموز که هرکس ارزش دیدن ندارد
-
اگر به جایی رسیدی
یکشنبه 28 خردادماه سال 1385 11:23
- اگر به جایی رسیدی فراموش نکن از کجا شروع کردی .
-
کشیش
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 21:11
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است : « کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم . بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم . بعد ها دنیا را هم بزرک دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک که در آستانه مرگ هستم می...
-
خرقه هزار میخ و آسمان دور
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 19:06
درویش خرقه ای هزار میخ پوشیده بود. ذکر می گفت و می رفت و فکر می کرد آسمان چه نزدیک است و خدا، توی مشتش. فکر می کرد فرشته ها بال پهن کرده اند و او رویشان راه می رود. فکر می کرد که چقدر فرق دارد با این، با آن، با همه کس. بر سر راهش سگی خوابیده بود. درویش با چوب دستی اش به او زد تا کناری برود. سگ دردش آمد و ناله ای کرد و...
-
ایستگاه استجابت دعا
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 14:26
یک نفر دلش شکسته بود توی ایستگاه استجابت دعا منتظر نشسته بود منتتظر،ولی دعای او دیر کرده بود او خبر نداشت که دعای کوچکش توی چار راه آسمان پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود * او نشست و باز هم نشست روزها یکی یکی از کنار او گذشت * روی هیچ چیز و هیچ جا از دعای او اثر نبود هیچ کس از مسیر رفت و آمد دعای او با خبر نبود * با...
-
دیوار
یکشنبه 21 خردادماه سال 1385 14:38
مادر خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه آورد. پسر بزرگش که منتظر بود، جلو دوید و گفت: مامان، مامان! وقتی من در حیاط بازی می کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می کرد، خواهرم با ماژیک روی دیوار اتاقی که شما تازه رنگش کرده اید، نقاشی کرد! مادر عصبانی به اتاق دختر کوچولو رفت. او از ترس زیر تخت قایم شده بود،...
-
از عشـق به جـز زمـزمـه ای هیـچ نمـانده
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1385 16:07
از عشـق به جـز زمـزمـه ای هیـچ نمـانده امـّـا دِلِ مــــا را بـه چـه روزی کـه نشـانده من جرأتِ ابـراز نَـدارم ؟! ... چه دُروغی - چشمانِ دهن لق که به گوشت َنرِسانده! از دور ، قشنگ است عُبــــور از دل آتـــش وقـتی کـه خدا ، مزّه ی خود را نچشـانده! من بی کَس و کارم چه بگویم کـه خـدا را سرمایه ی عشقِ تو به این شعـر کشانده...
-
گلچینی از سخنان بزرگان
سهشنبه 16 خردادماه سال 1385 14:52
گلچینی از سخنان بزرگان کنفسیوس : به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ، یک شمع روشن کنید. وئیس لومباردی : بردن همه چیز نیست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا . مثل آلمانی : افتادن در گل و لای ننگ نیست. ننگ در این است که آنجا بمانی. فلوبر: خوشبختی یعنی هماهنگی با حوادث روزگار . سارنف : داشتن پشتکار ، تفاوت ظریف بین شکست و...
-
گلچینی از سخنان بزرگان
سهشنبه 16 خردادماه سال 1385 14:50
گلچینی از سخنان بزرگان کنفسیوس : به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ، یک شمع روشن کنید. وئیس لومباردی : بردن همه چیز نیست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا . مثل آلمانی : افتادن در گل و لای ننگ نیست. ننگ در این است که آنجا بمانی. فلوبر: خوشبختی یعنی هماهنگی با حوادث روزگار . سارنف : داشتن پشتکار ، تفاوت ظریف بین شکست و...
-
اگر بار گران...
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1385 15:05
نگوبارگران بودیم ورفتیم نگو نامهربان بودیم ورفتیم دلیلی تازه تر پیداکن ای خوب بگو بادیگران بودیم ورفتیم