بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است : « کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم . بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم . بعد ها دنیا را هم بزرک دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم ، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!!! »
متن فوق العاده ای بود ... برای تغییر دادن خودم باید بدونم چی هستم و میخوام چی بشم ... اما من هنوز خوب و بد زندگیم رو نمیدونم ... از خودم بدم میاد چون نه میدونم کی هستن نه چی قراره بشم ... چیزی که بیشتر از همه عذابم میده گذشته ی نه چندان دور وحشتناکمه و حسرت روزهای دور و دور دور از گذشته ای که خوب و با ارزش بودم