جلوه هاي باشكوه از فداكاري حيوانات

دانشمندان با انجام مطالعه جديدي روي مورچه ها دريافتهاند كه اين حشرات وقتي به شدت بيمار ميشوند براي اينكه بيماريشان به ساير مورچه ها در لانه منتقل نشود، از لانه دور مي شوند تا در تنهايي بميرند.

محققان مي گويند با اين فداكاري مورچه هاي بيمار احتمال انتقال عفونت به ديگر همنوعان كاهش پيدا مي كند.

دانشمندان دانشگاه روگنزبرگ در آلمان تحقيقات انجام شده روي مورچه ها، گربه ها، سگها، فيلها و گهگاه انسانها را مورد بررسي قرار داده و دريافتند كه برخي از آنها خانه هايشان را ترك مي كنند تا در تنهايي و به دور از همنوعانشان بميرند. از آنجا كه اين پديده هرازگاهي اتفاق مي افتند انجام مطالعه كمي روي آن كار دشواري است.

آنها ابتدا كلوني مورچه ها را در آزمايشگاه تشكيل داده و سپس قارچي را به اين كلوني وارد كردند كه مورچه ها را ميكشت. محققان كشف كردند كه بيشتر مورچه هاي كارگر كه به عفونت قارچي آلوده شده بودند چند ساعت و يا حتي چند روز پيش از مرگشان لانه را ترك مي كردند تا در تنهايي و دور از ساير مورچه هاي كارگر بميرند.

جالبتر اينكه محققان متوجه شدند مورچه هاي بيمار اين كار را داوطلبانه انجام مي دهند و هيچ نيرويي از جانب ساير مورچه ها آنها را وادار به اين كار نميكند.

اين تحقيق در مجله كرنت بيولوژي منتشر شده است.

پایه موفقیت چیست؟

پایه موفقیت چیست؟ استعداد؟ پشتکار؟ خانواده؟ سرمایه؟ تحصیلات؟ همه اینها مهم است اما در دنیای امروز فاکتور دیگری هم تعیینکننده است: سرعت!...
از ویژگیهای بارز جهان امروز، سرعت است. دنیا هر چه جلوتر میرود، چرخهایش با سرعت بیشتری میچرخد. تصور اینکه در این دنیای امروزی، کارها با همان وسایل کم سرعت دیروز انجام بگیرد سخت است؛ مثلا فکر کنید فردا صبح که از خواب بیدار میشوید، نه تلفن باشد، نه اینترنت و نه ماشین؛ شما آنوقت چه احساسی پیدا میکنید؟
سرعت یکی از تعیینکنندهترین فاکتورهای موفقیت در کار است. شرکتهایی که سرعت بیشتری در سرویسدهی، فروش، پرداخت، حمل و نقل و ... دارند به هدفشان نزدیکترند. آنها درصد موفقیت بالاتری دارند. چگونه چنین چیزی امکانپذیر است؟ نگاهی به مثالهایی که در ادامه میآید، بیندازید:
شما میخواهید سرویس مبلمانی برای خانهتان تهیه کنید. یکی از فروشگاههایی که به آنها مراجعه میکنید دقیقا کالای موردنظر را دارد. شما وارد بحث خرید میشوید، در حالی که کاملا موافق با خرید کالایی هستید که آنها دارند. فروشنده میگوید: «ما میتوانیم ظرف دو ماه این مبلمان را به شما تحویل بدهیم.» شما فکر میکنید دو ماه زمان زیادی است و فرصتی میخواهید برای فکر کردن. از فروشگاه بیرون میزنید و سرکی به جاهای دیگر میکشید. یک مبلمان دیگر هم توجه شما را جلب میکند، اما آنچه در فروشگاه اول دیده بودید کاملا مطابق با خواسته شما بود، با این حال وارد صحبت با فروشنده میشوید و او به شما میگوید که میتواند تا فردا این مبلمان را به شما تحویل دهد. شما اولش دودل میشوید؛ بعدش نگاهی دوباره میاندازید، میبینید قیمت کمی بالاتراست و حتی جنس هم به پای آنچه در فروشگاه قبلی دیده بودید نمیرسد اما دو ماه دیگر کجا و فردا کجا؟ شما به احتمال زیاد، همانجا خریدتان را میکنید چون زمان زیادی ندارید.
در بسیاری از موارد زندگی، سرعت به عنوان فاکتوری مهمتر از مرغوبیت و قیمت عمل میکند. حتی در موارد خیلی ساده هم این اتفاق میافتد. نه تنها در خرید با شتاب مواجه میشویم که در دنیای امروز، بیشتر مردم به دنبال مکانهایی هستند که سرویسهای سریعی را ارائه بدهند؛ مثلا شما با شرکتی تماس میگیرید و میپرسید: «شما میتوانید کسی را برای تعمیر آسانسور بفرستید؟»
منشی که تلفن شما را جواب داده میگوید: «برای فردا کسی را میفرستم» و شما تلفن را قطع میکنید و احتمالا شماره جای دیگری را میگیرید که زودتر بهتان سرویس بدهد.
شما به خاطر همین گونه جوابها گاهی پزشکتان را عوض کردهاید؛ چون زمان برای شما اهمیت دارد و آنها سرعت عمل کافی را در ارایه خدمات به شما نداشتهاند. ملاحظه این نکته از سوی ارائهکنندگان خدمات گاه شما را به یک مشتری ثابت تبدیل میکند. شرکتهایی که وقت زیادی برای اخذ یک تصمیم صرف میکنند معمولا به مرور دچار رکود میشوند. مدیرانی که برای حل مشکلاتشان زمان زیادی میخواهند خیلی از فرصتهای ارزشمند را از دست میدهند. کارمندانی که پروژههای کاریشان را به موقع تحویل نمیدهند به زودی حذف میشوند و جایشان را به دیگران میدهند. دیگرانی که تعدادشان این روزها خیلی هم زیاد شده است! در عوض، کمپانیهایی که میتوانند با سرعت بیشتری کالا تولید کنند و خدمات ارایه بدهند خیلی موفقتر خواهند بود.
خیلی از فروشگاههای زنجیرهای کتاب در عصر جدید با ورشکستگی و سود کم مواجه شدهاند چون نتوانستهاند به روز شوند و دنیای کتابهای اینترنتی و فروشگاههای اینترنتی، آنها را شکست داده است؛ در صورتی که با کمی سرعت عمل به خرج دادن میتوانستند نه تنها هزینه پست و سفارش کتاب را پایین بیاورند؛ بلکه سود زیادی را هم عاید خودشان کنند. ولی آنها عقب ماندند و دنیا با سرعت به حرکت رو به جلوی خودش ادامه داده و میدهد!

● از خودتان سوال کنید
حالا به این سوالها فکر کنید: سرعت شما در زندگی شخصیتان چگونه است؟ در روابطتان؟ تحصیلاتتان؟ پرداخت وامها؟ وقتی که متوقف میشوید و روز به روز کارهایتان روی هم انباشته میشود، باید بترسید و البته بعدش باید دنبال راه چاره باشید؛ چون شما در حال کشتن عزیزترین داراییتان هستید: زمان! شما با این کار موفقیتتان را به عقب میاندازید. دو ترم از پایان تحصیلاتتان در دانشگاه گذشته و پایاننامهتان را هنوز ندادهاید در حالی که خیلی از هم دورهایهای شما نه تنها درسشان تمام شده که یک ترم هم در مرحله بعدی تحصیل گذراندهاند؟ دستدست کردهاید و فرد مورد علاقهتان را از دست دادهاید؟ خانه خوبی را پیدا کردهاید و با اینکه امکان خریدش را داشتهاید آنقدر تنبلی کردهاید که آن خانه به فروش رفته؟ وامی داشتهاید و برای پیدا کردن ضامن اقدام نکردهاید؟ متاسفانه شما دارید از موفقیت جا میمانید؛ در حالی که اگر به سرعت در همه این موارد اقدام میکردید و دنبال راهحل میگشتید، میتوانستید قدرت بیشتری در زمان حال، برای انجام کارهایتان داشته باشید. درست است که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است اما گاهی وقتها تا به خودتان بیایید و تورتان را در آب بیندازید، میبینید همه ماهیها را بردهاند و دیگر چیزی برای شما نمانده است


منبع : سلامت

سطح مهارت زبان انگلیسی خود را بسنجید.

در این سایت می توانید سطح مهارت خود را در بان انگلیسی محک بزنید.

اینجا را کلیک کنید.

تغییرات فیس بوک مورد انتقاد قرار گرفت

بعضی از گروه های مدافع حقوق دیجیتال و وبلاگ نویسان از مقررات جدید شبکه اجتماعی فیس بوک در رابطه با اطلاعات شخصی کاربران انتقاد کرده اند.

منتقدان می گویند این تغییرات که از روز چهارشنبه اعمال شده اند، مطلوب کاربران نیستند و آنها را وادار می کند مطالب خود را با جمعیت گسترده تری از اعضای این سایت سهیم شوند و به راحتی قابل جستجو شوند.

این افراد می گویند تغییرات صورت گرفته جنسیت و محل سکونت کاربران را برای همگان آشکار می کند.

بسیاری از کاربران نیز پیام های اعتراض آمیزی را بر وبلاگ رسمی فیس بوک منتشر کرده اند و گفته اند که کاربری از این سایت را به علت تغییرات صورت گرفته کاهش داده اند.

فیس بوک می گوید این تغییرات به کاربران کمک می کند تا مطالب به روز شده خود را با دیگران سهیم شوند و آنها را وادار نمی کند تا اطلاعات خود را فاش کنند.

ولی به گفته مارک روتنبرگ، مدیرعامل مرکز اطلاعات شخصی الکترونیک در آمریکا، فیس بوک در حال حرکت به سویی است که کاربران را به عمومی کردن همه اطلاعاتشان در این سایت هدایت می کند.

او گفت: "از نقطه نظر حریم شخصی افراد، این کار عادلانه نیست."

به گفته آقای روتنبرگ همکاران او در حال مطالعه تغییرات صورت گرفته در فیس بوک هستند تا احتمال ارتکاب "فریبکاری" به وسیله این شبکه اجتماعی را بررسی کنند.

بنیاد مرزهای الکترونیک نیز با انتشار بیانیه ای اعلام کرد تغییرات صورت گرفته در فیس بوک به طور آشکار با هدف ترغیب کاربران به آشکار کردن اطلاعات بیشتری نسبت به قبل است.

این بنیاد افزود: "بدتر از آن، این تغییرات میزان کنترل کاربران برای اطلاعات شخصی آنها را کاهش می دهد."

فیس بوک تغییرات مربوط به اطلاعات شخصی کاربران را از نیمه 2009 به طور آزمایشی به اجرا گذاشت. این تغییرات به کاربران اجازه می دهد درباره افرادی که به روز رسانی آنها را می بینند، حق انتخاب داشته باشند.

بری اشنیت، از سخنگویان فیس بوک می گوید کاربران می توانند با وارد نکردن اطلاعات مربوط به جنسیت و محل سکونت خود، بعضی از اطلاعات شخصی خود را از غریبه ها پنهان کنند.

آقای اشنیت گفت: "هر گونه برداشتی درباره تلاش فیس بوک برای فریب دادن اعضا برخلاف اهداف ماست."

او همچنین گفت فیس بوک کاربران را تشویق می کند تا درباره اطلاعات خود بازتر عمل کنند زیرا که جهان در حال حرکت به این سو است.


هوش هیجانی چیست؟

سلام

چندی پیش توی مجله شادکامی و موفقیت یه مقاله خوندم در رابطه با هوش هیجانی خیلی نکاتش برام جالب بود و احساس کردم که توی جامعه نیاز داریم که این مساله رو گسترش بدیم و کمی بیشتر به این مساله بپردازیم .

لذا توی گوگل یه سرچی زدم و به این مقاله برخوردم .کامل نیست ولی شاید برخی علامت سئوال های ذهن شما رو هم پاک کنه.

با دقت بخونینش حتما چیزهای زیادی عایدتون میشه.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

نويسنده مطالب ذیل : محمدامين شريفي

زندگي براي کساني که فکر مي کنند کمدي و براي کساني که احساس مي کنند تراژدي است

هوارس والپول

در واقعيت امر ما دو ذهن داريم، يکي که فکر مي کند و ديگري که احساس مي کند. اين دو راه متفاوت شناخت، در کنشي متقابل، حيات رواني ما را مي سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستيم. ولي در کنار آن نظام ديگري نيز براي دانستن وجود دارد، نظامي تکانشي و قدرتمند و گهگاه غيرمنطقي، يعني ذهن هيجاني. تقسيم ذهن به دو بخش هيجاني و خردگرا تقريبا مانند تمايزي است که عوام ميان «قلب» و «سر» قائلند. احساس يقين حاصل از «گواهي  قلبي» بر درست بودن چيزي، متفاوت با گواهي عقلي و تا حدودي عميق تر از آن است. نسبت کنترل عقلاني ذهن بر بخش هيجاني آن روند يکنواختي دارد; هر چه احساس شديد تر باشد، ذهن هيجاني مسلط تر و ذهن خردگرا بي اثر تر مي گردد. به نظر مي رسد که اين ترتيب، از امتيازي سرچشمه مي گيرد که تکامل طي اعصار متمادي به احساسات و ادراک هاي شهودي ما داده است تا راهنماي پاسخ هاي آني ما در موقعيت هاي مخاطره آميز باشند; زيرا گاها لحظه اي تامل براي فکر کردن درباره کاري که بايد انجام شود، ممکن است به قيمت از دست دادن زندگي ما تمام شود. اين دو ذهن در اکثر موارد بسيار هماهنگ عمل مي کنند اما با اين وجود، دو ذهن  خردگرا و هيجاني نيروهاي نسبتا مستقل از هم هستند. عملکرد ذهن هيجاني بسيار سريع تر از ذهن  خردگراست. ذهن هيجاني بدون آنکه حتي لحظه اي درنگ کند تا بررسي کند که چه مي کند، مانند فنر از جا مي جهد و دست به عمل مي زند. نقطه تمايز ذهن هيجاني از واکنش سنجيده و تحليل گرايانه اي که مشخصه ذهن انديشمند است، سرعت عمل آن است. اعمالي که از ذهن هيجاني سرچشمه مي گيرند با قطعيت شديد و مشخص همراهند که حاصل روش جاري و آسان گير ذهن هيجاني در نگريستن به اطراف است که مي تواند براي ذهن خردگرا کاملا مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد و غبار يا حتي در ميانه راه متوجه مي شويم که داريم از خود مي پرسيم «راستي چرا آن کار را کردم؟» اين سوال نشانه اي از آن است که ذهن خردگرا در حال آگاهي يافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هيجاني. از متداول ترين پاسخ هاي هيجاني سريع و نپخته، ازدواج هاي غلط است; چرا که در حالات هيجاني (emotional) ذهن انسان از تفکر منطقي خالي مي شود و پس از فروکش کردن هيجان ها تازه مي فهميم که چه بلايي سر خود آورده ايم. ذهن هيجاني همانند يک شمشير دولبه است; امتياز بزرگ ذهن هيجاني در اين نکته است که مي تواند واقعيت هيجاني رادر يک لحظه دريابد (او از دست من عصباني است، او دروغ مي گويد، او فکر خطرناکي در کله دارد)، و دريک آن به قضاوتي شهودي دست بزند که به ما مي گويد در مقابل چه کسي بايد احتياط کنيم، به چه کسي بايد اعتماد کنيم و چه کسي درمانده است. ذهن هيجاني رادار ما براي اعلام خطر است. اگر ما (يا پيشينيان ما در طول دوران تکاملي) در برخي از اين موارد منتظر ارزيابي عقل خردگرا مي مانديم نه تنها ممکن بود اشتباه کنيم، که حتي شايد زنده هم نمي مانديم. اما همين ذهن هيجاني ممکن  است دردسرساز شود; مشکل اينجاست که اين برداشت ها و قضاوت هاي شهودي از آنجا که در يک لحظه صورت مي گيرند ممکن است اشتباه يا گمراه کننده باشند. حال با اين مقدمه بهتر مي توانيم مفهوم «هوش هيجاني» را دريابيم.

تعريف هوش هيجاني

زنگ تفريح يک مرکز پيش دبستاني است و عده اي پسربچه روي چمن ها مي دوند. اميرعلي زمين مي خورد، زانويش زخمي مي شود و گريه مي کند; اما پسرهاي ديگر به دويدن ادامه مي دهند به جز اردشير که توقف مي کند. وقتي گريه اميرعلي فروکش مي کند، اردشير نيز خودش را زمين مي زند و زانويش را مي مالد، وي فرياد مي زند «زانويم زخمي شده است!» روانشناسان اردشير را نمونه اي از افرادي مي شمارند که از هوش هيجاني و بين فردي خوبي برخوردار است. به نظر مي رسد که اردشير در «شناخت احساسات» همبازي هاي خود و برقرار کردن «ارتباط سريع و هموار» باآنان توانايي بالايي دارد. فقط او بود که به درخواست کمک و درد اميرعلي توجه کرد و فقط او بود که سعي کرد دوست زمين خورده اش را تسلي دهد، هر چند تنها کاري که توانست بکند، ماليدن زانوي خودش بود. اين حرکت جسماني جزيي از استعدادي در برقرار کردن ارتباط حکايت دارد، يعني مهارتي عاطفي که براي حفظ ارتباط هاي نزديک در ازدواج، دوستي يا ارتباط حرفه اي اساسي است. اين مهارت ها در کودکان پيش دبستاني تازه جوانه زده اند و در طول زندگي شکفته خواهند شد. با اين وصف تعريف هوش هيجاني چنين است: «توانايي زير نظر گرفتن احساسات و هيجانات خود و ديگران، تمايز گذاشتن بين آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال خود». بنابراين هوش هيجاني مجموعه مهمي از يک سري توانايي هاست: توانايي هايي مانند اينکه فرد بتواند انگيزه خود را حفظ نمايد و در مقابل ناملايمات پايداري کند، تکانش هاي خود را به تعويق بيندازد و آنها را کنترل کند، حالات روحي خود را تنظيم کند و نگذارد پريشاني خاطر، قدرت تفکرش را خدشه دار سازد، با ديگران همدلي کند و اميدوار باشد. هوش منطقي (IQ) و هوش هيجاني (EQ) تضادي با يکديگر ندارند بلکه فقط با هم متفاوتند. دانستن اينکه شخصي فارغ التحصيل ممتازي است تنها به اين معني است که او در جنبه هايي که با نمره سنجيده مي شوند بسيار موفق بوده است و احتمالا فردي با هوشبهر (IQ) بالاست، اما درباره اينکه او به فراز و نشيب هاي زندگي چه واکنشي نشان مي دهد، چيزي به ما نمي گويد و مشکل در همين جاست. هوش تحصيلي - کلا   کالا هوشبهر يا IQ - در مواقع بروز بحران و گرفتاري هاي زندگي، عملا هيچ نوع آمادگي اي در افراد پديد نمي آورد. با وجود آنکه هوشبهر بالا تضمين کننده رفاه، شخصيت اجتماعي يا شادکامي در زندگي نيست، با اين حال مدارس و فرهنگ ما صرفا بر توانايي هاي تحصيلي تاکيد مي کنند و هوش هيجاني، يعني مجموعه اي از توانايي ها و صفاتي که بي اندازه در سرنوشت افراد اهميت دارند را ناديده مي گيرند. نتيجه اين وضع خيل عظيم فارغ التحصيلان دانشگاهي است که در سطوح بالاي دانشگاهي داراي مدرک اند ولي در پيش پا افتاده ترين روابط عاطفي و اجتماعي خود به شدت داراي مشکل اند. زندگي هيجاني حيطه اي است که مانند رياضيات يا ادبيات مي تواند در آن مهارتي کم يا زياد داشت و مجموعه توانش هاي خاص خود را مي طلبد. ميزان شايستگي فرد در آن زمينه براي درک اين مطلب که چرا فردي در زندگي پيشرفت مي کند و فرد ديگري با همان ميزان استعداد، در نيمه راه متوقف مي شود. برخلاف هوشبهر که سابقه حدود يک صد سال تحقيق بر صدها هزار نفر را به همراه دارد، هوش هيجاني مفهوم جديدي است. در حالي که عده اي معتقدند که هوشبهر را نمي توان از طريق تجربه يا آموزش چندان تغيير داد، ولي هوش هيجاني و قابليت هاي عاطفي مهم را مي توان به کودکان آموخت و سطح آن را در بزرگسالان ارتقا داد.

مولفه هاي هوش هيجاني

حيطه هاي اصلي هوش هيجاني به شرح زير هستند:
1- شناخت عواطف شخصي:خودآگاهي، يعني تشخيص هراحساس  به همان صورتي که بروز مي کند سنگ بناي هوش هيجاني است. توانايي نظارت بر احساسات در هر لحظه براي به دست آوردن بينش روان شناختي و ادراک خويشتن نقشي تعيين کننده دارد. ناتواني در تشخيص احساسات راستين، ما را به سردرگمي دچار مي کند. افرادي که نسبت به احساسات خود اطمينان بيشتري دارند بهتر مي توانند زندگي خويش را هدايت کنند. اين افراد درباره احساسات واقعي خود در زمينه اتخاذ تصميمات زندگي، از انتخاب همسر گرفته تا شغلي که برمي گزينند، احساس اطمينان بيشتري دارند.
بعضي از افراد واقعا در زمينه شناخت عواطف شخصي خود فاقد خودآگاهي اند. اين عده وقتي از لحاظ عاطفي و هيجاني به هم مي ريزند نمي دانند کهآيا خشمگين اند يا غمگين؟ خوشحال ا ند يا صرفا پرانرژي؟ اين افراد بهاي «بي سوادي هيجاني» خود را در روابط بين فردي و حتي دروني مختل مي پردازند.
2- به کار بردن درست هيجان ها: قدرت تنظيم احساسات خود، توانايي اي است که بر حس خودآگاهي متکي باشد و به ظرفيت شخص براي تسکين دادن خود، دورکردن اضطراب ها، افسردگي ها يا بي حوصلگي هاي متداول اشاره دارد. افرادي که به لحاظ  اين توانايي ضعيفند، دايما با احساس نوميدي، خشم مزمن و افسردگي دست به گريبان اند، در حالي که افرادي که در آن مهارت زيادي دارند با سرعت  بسيار  بيشتري مي توانند ناملا يمات زندگي را پشت سر بگذارند. براي مثال بيرون ريختن غضب را برخي افراد به عنوان روشي براي مقابله با عصبانيت به کار مي گيرند چرا که اين باور در ميان عموم مردم رواج دارد که «انجام اين کار باعث مي شود احساس بهتري پيدا کني». از دهه 1950 روانشناسان با اين روش مخالفت کردند  چرا که دريافتند برون ريزي خشم يکي از بدترين راه هاي خاموش کردن آن است، زيرا انفجار غضب عموما برانگيختگي مغز هيجاني را تقويت مي کند و باعث مي شود افراد  در عوض احساس خشم کمتر، عصبانيت بيشتري احساس کنند. به همين ترتيب بسياري از افراد در زمينه مديريت اضطراب و نگراني هاي خود دچار مشکل اند. ذهن نگران در زنجيره بي پاياني از ناراحتي هاي جزيي گرفتار مي شود، از يک موضوع به موضوع ديگر مي رود و به عقب باز مي گردد.
نگراني هاي مزمن و مکرر، شبيه     چرخش به دور خود است که هيچ گاه به راه حل مثبتي منجر نمي شوند. توانايي تنظيم هيجانات مختلف -  خشم، نگراني، افسردگي و غيره- از مولفه هاي هوش هيجاني است و عامل تاثير گذاري در خدمت بهداشت روان محسوب مي شود.
3-برانگيختن خود: برانگيختن خود به زبان ساده يعني کنترل تکانه ها (تکانه هايي مثل خشم، ميل جنسي و...) تسلط بر نفس، تاخير در ارضاي فوري خواسته ها و اميال، رهبري هيجان ها و توان قرار گرفتن در يک وضعيت رواني مطلوب. خويشتن داري عاطفي يا همان به تاخير انداختن کامرواسازي و فرونشاندن تکانه ها يکي از مولفه هاي اساسي هوش هيجاني است. افراد داراي اين مهارت در هر کاري که به عهده مي گيرند بسيار مولد و اثربخش خواهند بود.
4- شناخت عواطف ديگران: همدلي، توانايي ديگري بر خود آگاهي عاطفي متکي است و اساس مهارت رابطه بامردم است. افرادي که از همدلي بيشتري برخوردارند به علا يم اجتماعي ظريفي که نشان دهنده نيازها يا خواسته هاي ديگران است توجه بيشتري نشان مي دهند. اين توانايي آنان را در حرفه هايي که مستلزم مراقبت ازديگرانند، تدريس، فروش و مديريت موفق تر مي سازد. انسان هايي که در شناخت عواطف ديگران مهارت دارند به راحتي  و گاهي بدون ديدن چهره  طرف مقابل مثلا  از پشت تلفن قادرند حالت روحي ديگران را حدس بزنند. شناخت عوطف ديگران به ويژه در روابط بين زوجين اهميت دارد. تا هنگامي که انسان در اين کشور کويري که زمان و زندگي نام گرفته زندگي مي کند، تنهايي و انزوايش نيز پابرجاست. پس به 2 دليل مهم مي بايست توانايي شناخت عواطف ديگران را در خود بالا  ببريم: اول اينکه چون ما هرگز نمي توانيم مستقيما وارد تجربه ديگران شويم، هيچ گاه نمي توانيم کاملا  بدانيم که طرف مقابل ما چه چيزي را مي خواهد به ما برساند. وقتي پي مي بريم که هر قدر تلا ش کنيم نمي توانيم چنان با هوش يا حساس باشيم که بفهميم   ديگري چه تجربه اي مي کند، احساس گناه مي تواند ما را ياري دهد که از روي اصالت، متواضع باشيم. در اين بين هر چقدر قدرت و مهارت شناخت و عواطف ديگران در ما بالا تر باشد بيشتر مي توانيم در دنياي خصوصي و گاهي درد ديگران سهيم شويم و تنهايي و انزواي آن ها را کم کنيم. دوم اينکه «زبان» نمي تواند تجربه  را به خوبي منتقل کند زيرا تجربه نهفته در دل تجارب عميق انساني  غني تر از آنند که کلمات توان بازگو کردن آن ها را داشته باشند...
5- برقراري رابطه با ديگران: بخش عمده اي از هنر برقراري ارتباط، مهارت کنترل عواطف در ديگران است. افرادي که در اين زمينه مهارت  دارند، به خوبي و عميقا به ديگران گوش مي دهند، ديگران را مي پذيرند و دست به قضاوت نمي زنند، در ديگران احساس ارزش و عزت توليد مي کنند نه احساس گناه و در هر آن چه که به کنش متقابل آرام با ديگران  بازمي گردد   به خوبي عمل مي کنند. آنان ستاره هاي اجتماعي هستند ستاره هايي که حتي در روز نيز درخشان اند!
البته افراد از نظر توانايي هاي خود در هر يک از اين حيطه ها با يکديگر تفاوت دارند و ممکن است بعضي از ما مثلا  در کنار آمدن با اضطراب هاي خود کاملا  موفق باشيم اما در تسکين دادن ناآرامي هاي ديگران چندان کارآمد نباشيم. بدون شک زير بناي اصلي سطح توانايي  ما، زيستي و عصبي است اما مغز به طرز چشمگيري شکل پذير است و همواره در حال يادگيري. سستي افراد را در مهارت هاي عاطفي مي توان جبران کرد، هر کدام از اين حيطه ها تا حد زيادي نشانگر مجموعه اي از عادات و واکنش هاست که با تلا ش صحيح مي توان آن ها را بهبود بخشيد.

ويژگي افرادي که هوش هيجاني بالا  دارند

هوشبهر و هوش هيجاني قابليت هاي متضاد نيستند بلکه بيشتر مي توان چنين گفت که متمايزند. همه ما از ترکيبي از هوش و عواطف برخورداريم، افراد داراي هوش بالا  و هوش  هيجاني پايين و يا هوشبهر پايين  و هوش هيجاني بالا ، علي رغم وجود نمونه هايي نوعي، نسبتا نادرند. في الواقع ميان هوشبهر و برخي جوانب هوش هيجاني همبستگي مختصري وجود دارد، هر چند اين ارتباط آن قدر است که روشن کند اين دو قلمرو اساسا مستقل اند. گونه خالص داراي هوشبهر بالا ، يعني کاملا  فاقد هوش هيجاني، تقريبا تصوير اغراق آميزي از روشنفکراني است که در قلمرو ذهن استادند اما در دنياي فردي ناکار آمدند. نيم رخ هاي آماري مردان و زنان در اين خصوص تا حدودي متفاوت است. مرد داراي هوشبهر بالا  با طيف گسترده اي از علا يق و توانايي هاي ذهني مشخص مي شود که البته جاي تعجبي ندارد. اين مرد بلند پرواز و مولد، قابل پيش بيني  وسرسخت است و در بند علا يق فردي خود نيست. او همچنين عيب جو و فخر فروش مشکل پسند و بازدارنده، در تجارب احساسي ناراحت، غير بيانگر و مستقل و از نظر عاطفي سرد و بي روح است. مرداني که از نظر «هوش هيجاني» بالا  هستند، از نظر اجتماعي متوازن، خوش برخورد و بشاش هستند و در مقابل افکار نگران کننده يا ترس آور مقاومند. آنان  در زمينه خدمت به مردم يا حل مشکلا ت، قبول مسووليت و برخورداري از ديدگاه هاي اخلا قي، ظرفيتي قابل توجه دارند; در ارتباط خود با ديگران هم حسي و توجه نشان مي دهند. زندگي عاطفي آنان غني  اما همخوان است، آنان با خود، ديگران و مجموعه اجتماعي که در  آن زندگي مي کنند راحتند. زنان داراي «هوشبهر» بالا  از اتکا به نفس هوشمندانه اي که از آنان انتظار مي رود برخوردارند، تفکرات خود را به راحتي مطرح مي کنند، براي موضوعات ذهني ارزش قائلند و طيف گسترده اي از علا يق ذهني و زيبايي شناختي دارند.
آنان همچنين درون نگر هستند، مستعد ابتلا به اضطراب، فرو رفتن در خيالات و احساس گناه بوده و در ابراز آشکار خشم خود درنگ مي کنند، هر چند که آن را به طور غيرمستقيم ابراز مي دارند. زنان داراي «هوش هيجاني» سرشار با جرات هستند و احساسات خود را به طور مستقيم ابراز مي دارند و درباره خودشان احساس مثبتي دارند و زندگي براي آنان سرشار از معنا است. آنان نيز همانند مردان، خوش برخورد و اجتماعي هستند و احساسات خود را به طور مقتضي ابراز مي دارند، نه اينکه آن را به صورت انفجارهايي ابراز دارند که بعدها از آن تاسف بخورند. همچنين به خوبي با فشارهاي عصبي منطبق مي شوند، جايگاه اجتماعي آنان به آنها امکان مي دهد تا به آساني با افراد جديد روبه رو شوند، با خودشان به قدر کافي راحت هستند تا آنکه بتوانند شوخ طبع، خود انگيخته و درمقابل تجارب عاطفي پذيرا باشند. برخلاف زنان داراي هوشبهر بالا و ناب، زنان داراي هوش هيجاني بالا، به ندرت احساس اضطراب يا گناه مي کنند يا در خيالات واهي غرق مي شوند. البته اين تصاير نشانگر دو جنبه افراطي هر حالت است - هوشبهر و هوش هيجاني به درجات مختلف در وجود همه ما در هم آميخته شده اند.

چگونه هوش هيجاني خود را
 افزايش دهيم؟

الفباي يادگيري هوش هيجاني شناخت هيجان هاي اصلي و ترکيبات فرعي آنهاست. برخي از هيجان ها را مي توان «اصلي» تلقي کرد; هيجان هايي که به مثابه رنگ هاي اصلي آبي، زرد و قرمز اند و ساير ترکيبات از آنها سرچشمه مي گيرند. عنوان برخي از خانواده هاي اصلي و برخي از اعضاي آنها از اين قرار است: خشم: تهاجم، هتک حرمت، تنفر، غضب، اوقات تلخي، غيظ، آزردگي، پرخاش، خصومت، اذيت، تندمزاجي، دشمني.
اندوه: غصه، تاثر، دلتنگي، عبوسي، ماليخوليا، دلسوزي به حال خود، احساس تنهايي، دل شکستگي، نااميدي و در سطح آسيب شناختي افسردگي شديد.
ترس: اضطراب، بيم، ناآرامي، دلواپسي، بهت، نگراني، ملاحظه کاري، ترديد، زودرنجي، ترسيدن، ترس ناگهاني يا شوک، وحشت و از نظر آسيب شناسي رواني هراس (Phodia) و وحشت زدگي (Panic).
شادماني: شادي، لذت، آسودگي، خرسندي، سعادت، شوق، تفريح، احساس غرور، وجد، به هيجان آمدن، خشنودي، رضايت، شنگولي، از خود بي خود شدن و در سطح آسيب شناختي شيدايي (mania).
عشق: پذيرش، رفاقت، اعتماد، مهرباني، هم ريشگي، صميميت، پرستش، شيفتگي.
شگفتي: جا خوردن، حيرت، بهت، تعجب.
شرم: احساس گناه، دست پاچگي، حسرت، احساس پشيماني، احساس پستي، افسوس، دل شکستگي، توبه.
فهرست مذکور يقينا نمي تواند کليه سوال هاي مربوط به طبقه بندي هيجان ها را پاسخ دهد. براي مثال حسادت را که گونه اي از خشم آميخته با اندوه و ترس است چگونه مي توان طبقه بندي کرد. با اين حال، قدم اول در اين مسير شناخت دقيق و ظريف انواع هيجانهاست. قدم بعدي خودآگاهي است; خودآگاهي به معناي وسيع کلمه عبارت است از تشخيص احساسات و يافتن واژگاني براي بيان آنها، يافتن پيوند موجود ميان افکار، احساسات و واکنش ها، آگاهي بر اينکه در تصميم گيري فکر يا احساسات غلبه دارد، توجه کردن به پيامدهاي انتخاب راه هاي مختلف و پياده کردن اين بينش ها در تصميم گيري درباره موضوع هايي نظير سيگار کشيدن.
يکي از اقدامات عملي براي غنا بخشيدن به خودآگاهي اين است که هنگام هيجاني شدن از خود بپرسيم: «الان دقيقا چه احساسي دارم؟ آيا رنجيده ام؟ آيا حسودي مي کنم؟ الان دقيقا چه فکري به ذهنم خطور کرد؟». پس از مدتي تمرين در مي يابيم که هميشه براي واکنش نشان دادن نسبت به احساسات، طرق مختلفي وجود دارد. هر قدر شخص براي پاسخگويي به يک هيجان، راه هاي بيشتري را بداند زندگي پربارتري خواهد داشت. راه ديگر براي بسط خودآگاهي، نوشتن حالات دروني است. بعد از چندين ماه نوشتن حالات روحي مختلف خود - از آنجا که کلمه ها در ذهن گم مي شوند نه روي کاغذ - مي توانيم خود را در يک نمودار تاريخي بررسي کنيم. مثلا مي فهميم که سال قبل در برابر يک مساله چگونه عصباني مي شديم و امسال چگونه واکنش نشان مي دهيم. همدلي، توانايي اجتماعي و هيجاني مهمي در اين زمينه است، يعني درک احساسات ديگران و خود را در جاي آنان فرض کردن و احترام گذاشتن به تفاوت هايي که در احساسات افراد نسبت به چيزهاي مختلف وجود دارد. توانايي برقراري ارتباط با افراد ديگر نيز از مولفه هاي هوش هيجاني است: فرد مي بايست تمرين کند تا شنونده و پرسشگر خوبي باشد، بتواند ميان آنچه ديگري انجام مي دهد و آنچه مي گويد تمايز قايل شود و سعي کند به جاي رفتارهاي نپخته اي مثل عصباني شدن يا منفعل بودن راه هاي بالغانه تري مثل جسارت و جرات ورزي را ياد بگيرد.

* * *
شکل گيري اجزاي هوش هيجاني، ابتدا در سال هاي اوليه زندگي کودک انجام مي گيرد، اگرچه شکل گيري اين ظرفيت ها در خلا ل سال هاي مدرسه نيز ادامه پيدا مي کند. پيامي که يک دختر کوچک هنگامي که براي درست کردن پازل خود از مادر گرفتارش کمک مي خواهد، دريافت مي کند، بر حسب نحوه پاسخ دهي مادر متفاوت است. چنانچه پاسخ مادر ابراز خشنودي آشکار از کمک کردن به او باشد، وي يک نوع پيام دريافت مي کند و اگر پاسخ مادر اين جواب موجز باشد که «مزاحم من نشو، کارهاي مهمي دارم که بايد انجام بدهم» برداشت کاملا متفاوتي پيدا مي کند. تمام مبادلات کوچک ميان والد و فرزند، داراي زيرمجموعه اي عاطفي است و تکرار اين پيام ها در طي ساليان به شکل گيري ديدگاه ها و توانايي هاي عاطفي اساسي در کودکان مي انجامد.
تحقيقات نشان مي دهند که صرف بي توجهي به کودک، از سو»رفتار آشکار بسيار مضرتر است; کودکاني که ناديده گرفته مي شوند از همه کودکان ديگر بدتر عمل مي کنند، از همه مضطرب تر، بي توجه تر و بي احساس تر هستند و به صورت متناوب پرخاشگر و گوشه گيرند. ميزان اجبار به تکرار کلاس اول در ميان اين کودکان 65 درصد است. سه چهار سال اول زندگي دوره اي است که مغز کودک نوپا حدود دو سوم اندازه کامل خود رشد مي کند و به لحاظ پيچيدگي، به گونه اي متحول مي شود که در تمام دوران زندگي، هيچ گاه به اين ميزان رشد نخواهد کرد. در خلال اين دوره، نسبت به دوران بعدي زندگي، فراگيري مطالب اساسي با سهولت بيشتري تحقق مي پذيرد و فراگيري عاطفي نيز در پيشاپيش تمام آموخته ها انجام مي گيرد. در خلال اين دوران فشار رواني جدي  مي تواند به مراکز يادگيري مغز آسيب برساند و از اين رو به هوش افراد زيان وارد آورد.

  کارشناس ارشد روانشناسي باليني

مطالبی در مورد هوش مصنوعی

تاریخچه

پیش از بوجود آمدن علوم الکترونیک، هوش مصنوعی توسط فلاسفه و ریاضی‌دانانی نظیر بول که اقدام به ارائه قوانین و نظریه‌هایی در باب منطق نمودند، مطرح شده بود. با اختراع رایانه‌های الکترونیکی در سال ۱۹۴۳، هوش مصنوعی دانشمندان را به چالشی بزرگ فراخواند. در بادى امر، چنین به‌نظر می‌رسید که این فناوری در نهایت قادر به شبیه‌سازی رفتارهای هوشمندانه خواهد بود.

با وجود مخالفت گروهی از متفکرین با هوش مصنوعی که با دیده تردید به کارآمدی آن می‌نگریستند تنها پس از چهار دهه، شاهد تولد ماشینهای شطرنج باز و دیگر سامانه‌ های هوشمند در صنایع گوناگون هستیم.

نام هوش مصنوعی در سال ۱۹۶۵ میلادی به عنوان یک دانش جدید ابداع گردید. البته فعالیت درزمینه این علم از سال ۱۹۶۰ میلادی شروع شده‌بود.

بیشتر کارهای پژوهشی اولیه در هوش مصنوعی بر روی انجام ماشینی بازی‌ها و نیز اثبات قضیه‌های ریاضی با کمک رایانه‌ها بود. در آغاز چنین به نظر می‌آمد که رایانه‌ها قادر خواهند بود چنین اموری را تنها با بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیرهای حل مسئله و سپس انتخاب بهترین آن‌ها به انجام رسانند.


این اصطلاح (هوش مصنوعی) برای اولین بار توسط جان مکارتی (John Mccorthy) که از آن به‌عنوان پدر «علم و دانش تولید ماشینهای هوشمند» یاد می‌شود استفاده شد.آقای جان مکارتی مخترع یکی از زبانهای برنامه نویسی هوش مصنوعی به نام (lisp)نیز هستند. با این عنوان می‌توان به هویت هوشمند یک ابزار مصنوعی اشاره کرد. (ساختهٔ دست بشر، غیر طبیعی، مصنوعی)

حال آنکه AI به عنوان یک اصطلاح عمومی پذیرفته شده که شامل محاسبات هوشمندانه و ترکیبی (مرکب از مواد مصنوعی) می‌باشد.

از اصطلاح strong and weak AI می‌توان تا حدودی برای معرفی رده‌بندی سیستم‌ها استفاده کرد. AIها در رشته‌های مشترکی چون علم کامپیوتر، روانشناسی و فلسفه مورد مطالعه قرار می‌گیرند، که مطابق آن باعث ایجاد یک رفتار هوشمندانه، یادگیری و سازش می‌شود و معمولاً نوع پیشرفتهٔ آن در ماشینها و کامپیوترها استفاده می‌شود.

آزمون تورینگ

آزمون تورینگ   آزمونی است که توسط آلن تورینگ در سال ۱۹۵۰ در نوشته‌ای به نام «محاسبات ماشینی و هوشمندی» مطرح شد. در اين آزمون شرايطي فراهم مي شود كه شخصي با ماشين تعامل برقرار كند و پرسش هاي كافي براي بررسي هوشمندي او بپرسد. چنانچه در پايان آزمايش نتواند تعيين كند كه با انسان در تعامل بوده است يا با ماشين، تست تورينگ با موفقيت انجام شده است. تا كنون هيچ ماشيني از اين آزمون با موفقيت بيرون نيامده است. کوشش این آزمون برای تشخیص درستی هوشمندی یک سیستم است که سعی در شبیه سازی انسان دارد.

تعریف و طبیعت هوش مصنوعی

هنوز تعریف دقیقی که مورد قبول همهٔ دانشمندان این علم باشد برای هوش مصنوعی ارائه نشده‌است، و این امر، به هیچ وجه مایهٔ تعجّب نیست. چرا که مقولهٔ مادر و اساسی‌تر از آن، یعنی خود هوش هم هنوز بطور همه‌جانبه و فراگیر تن به تعریف نداده‌است. در واقع، می‌توان نسل‌هایی از دانشمندان را سراغ گرفت که تمام دوران زندگی خود را صرف مطالعه و تلاش در راه یافتن جوابی به این سؤال عمده نموده‌اند که: هوش چیست؟

اما اکثر تعریف‌هایی که در این زمینه ارایه شده‌اند بر پایه یکی از ۴ باور زیر قرار می‌گیرند:

  1. سیستم‌هایی که به طور منطقی فکر می‌کنند
  2. سیستم‌هایی که به طور منطقی عمل می‌کنند
  3. سیستم‌هایی که مانند انسان فکر می‌کنند
  4. سیستم‌هایی که مانند انسان عمل می‌کنند

شاید بتوان هوش مصنوعی را این گونه توصیف کرد:«هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه این که چگونه کامپیوترها را می‌توان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسان‌ها آنها رابهتر انجام می‌دهند»(مرجع۲).

محققین هوش مصنوعی علاقه‌مند به تولید ماشینی هستند که دستورات مورد نیاز را به صورت هوشمندانه انجام دهد. به عنوان مثال قابلیت کنترل، برنامه‌ریزی و زمان‌بندی، توانایی تشخیص جواب به سوال مصرف کننده،دست نویس‌ها، زبان شناسی، سخنرانی و شناسایی چهره را داشته باشد. مطالعه بر روی یک AI دارد به یک رشتهٔ مهندسی تبدیل می‌شود که کانون مشروط است بر حل مشکلات زندگی واقعی، علم معدن کاری، نرم افزارهای کاربردی، استراتژی بازیها مثل بازی شطرنج و بازیهای ویدئویی یکی از بزرگ‌ترین مشکلات (سختی‌ها) با AIها، قوهٔ درک آنها است.

تاحدی دستگاههای تولیدشده می‌توانند شگفت‌انگیز باشند، اما کارشناسان هوش مصنوعی ادعا می‌کنند که ماشینهای هوشمند ساخته‌شده دارای درک واقعی و حقیقی نیستند.


--
مشاهده رفتاري هوشمندانه و صحيح از يك سيستم را نمي توان دليلي كافي بر هوشمندي آن سيستم تصوركرد بلكه بايستي به ساختار داخلي و مكانيزم انتخاب راه توسط سيستم توجه شود كه آيا مبتني بر آگاهي خود سيستم است يا نه و اين آگاهي زماني ميسر خواهد بود كه سيستم خود قابليت تحليل اطلاعات در يافتي از محيط را داشته باشد و بتواند رابطه هاي معني داري بين علت و معلول ما بين اتفاقات محيطي ايجاد كند و در واقع قادر به ايجاد مدلي هر چند غير دقيق بر پايه مشاهدات خود از محيط باشد سپس سيستم ايده ارزشمندي از نظرگاه خود توليد بكند و بعنوان خواسته و هدفي سعي در پياده سازي آن بكند يعني در پي پيدا كردن و اتصال ابزارهاي مناسبي به آن هدف باشد تا بتواند آلگوريتم عملياتي براي برآورد آن خواسته توليد نمايد.{شميزي- محمود http://mshamizi.webs.com )

: فلسفه هوش مصنوعی

بطور کلی ماهیت وجودی هوش به مفهوم جمع آوری اطلاعات، استقرا و تحلیل تجربیات به منظور رسیدن به دانش و یا ارایه تصمیم می‌باشد. در واقع هوش به مفهوم به کارگیری تجربه به منظور حل مسائل دریافت شده تلقی می‌شود. هوش مصنوعی علم و مهندسی ایجاد ماشینهایی با هوش با به کارگیری از کامپیوتر و الگوگیری از درک هوش انسانی و یا حیوانی و نهایتاً دستیابی به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی می‌باشد.

در مقایسه هوش مصنوعی با هوش انسانی می‌توان گفت که انسان قادر به مشاهده و تجزیه و تحلیل مسایل در جهت قضاوت و اخذ تصمیم می‌باشد در حالی که هوش مصنوعی مبتنی بر قوانین و رویه‌هایی از قبل تعبیه شده بر روی کامپیوتر می‌باشد. در نتیجه علی رغم وجود کامپیوترهای بسیار کارا و قوی در عصر حاضر ما هنوز قادر به پیاده کردن هوشی نزدیک به هوش انسان در ایجاد هوشهای مصنوعی نبوده‌ایم.

بطور کلّی، هوش مصنوعی را می‌توان از زوایای متفاوتی مورد بررسی و مطالعه قرار داد. مابین هوش مصنوعی به عنوان یک هدف، هوش مصنوعی به عنوان یک رشته تحصیلی دانشگاهی، و یا هوش مصنوعی به عنوان مجموعهٔ فنون و راه کارهایی که توسط مراکز علمی مختلف و صنایع گوناگون تنظیم و توسعه یافته‌است باید تفاوت قائل بود.

ادامه نوشته

آموزش زبان های زنده دنیا به صورت آنلاین

سلام

امروز یه سایت آموزش زبان آنلاین رو خدمتتون معرفی می کنم که خیلی جالب و کاربردیه.

مخصوصا برای اونایی که دوست دارن زبانهای مختلف دنیا رو خیلی راحت یاد بگیرن .

این سایت با ابزاری که در اختیار شما قرار میده یادگیری زبانهای انگلیسی، فرانسه ، آلمانی ، اسپانیایی، ژاپنی و ...... n  تا زباتن دیگه دنیا رو به شما آموزش میده.

در این سایت عضو بشید و بگید که چه زبانی رو در چه سطحی بلدید و چه زبانی رو  دوست دارید یاد بگیرید و در چه سطحی از یادگیری هستین؟

http://livemocha.com

از سایفر بات بیشتر بدانید

مطالب ذیل برداشته شده از سایت سیاوش محمودیان می باشد.

مقدمه

این روزها روبات های پاسخگوی زیادی در اطراف ما وجود دارند. مانند منشی تلفنی ها یا حتی عابر بانك ها!
بله درسته! حتی عابر بانك هم نوعی روبات پاسخ گوست! شما درخواستی از عابربانك می كنید و عابربانك با توجه به درخواست شما به شما پاسخی می دهد.
منشی تلفنی ها هم همینطور هستند. با توجه به كدی كه شما وارد می كنید گوشی شما صدایی تولید می كند و در طرف دیگر روبات پاسخگو با توجه به آن صدا پاسخی به شما تحویل می دهد.

ساختن این نوع روبات های پاسخگو خیلی پیچیده نیست، چون دامنه ی ورودی های آنها محدود است. به عنوان مثال یك عابربانك در مجموع 12 دكمه برای وارد كردن عدد و تایید و انصراف دارد و نهایتاً 8 دكمه ی كمكی دیگر كه عملیات هر كدام در هر لحظه كاملاً مشخص است.
جهت مجزا كردن روبات هایی كه تنها فعالیت نرم افزاری انجام می دهند از روبات هایی كه فعالیت فیزیكی نیز دارند، دسته ی اول را بات (به انگلیسی Bot) نیز می نامند. پس برای منشی تلفنی واژه ی بات مناسب تر می باشد.
حال فرض كنید می خواهیم باتی بسازیم كه قابلیت فهم و پاسخگویی به زبان انسان را داشته باشد! ساخت این نوع بات كه اصطلاحاً به آن Chatterbot نیز گفته می شود كمی پیچیده تر از موارد قبل می باشد.
هدف این بات ها ارائه ی پاسخی است كه هر چه بیشتر به پاسخ یك انسان شبیه باشد. در حالت ایده آل هدف این است كه شخصی كه با این بات ها گفتگو می كند، نتواند متوجه شود كه در حال چت با یك بات می باشد. كه متأسفانه تا كنون هیچ باتی به این حالت ایده آل نرسیده است.برای روشن نمودن بهتر این مسئله ذكر چند مثال شاید بد نباشد:
  • زبان انسان پویا می باشد و روز به روز تغییر می كند پس باتی كه بخواهد با این زبان ارتباط برقرار كند نیز باید پویا باشد.
  • یك كلمه در زبان انسان (كه مانند یك دكمه در عابربانك می ماند) در زمان ها و مكان های مختلف و همچنین برای موضوع های مختلف ممكن است معنای یكسانی نداشته باشد و در نتیجه جواب متفاوتی هم خواهد داشت. به عنوان مثال در صورتی كه كلمه ی خیر بدون هیچ مقدمه ای گفته شود، معنی خاصی ندارد. حال آنكه اگر همین كلمه بعد از عبارت خوبی؟ بیاید به مفهوم خوب نیستم خواهد بود و اگر بعد از عبارت هستی؟ بیاید به مفهوم نیستم خواهد بود.
  • در زبان انسان ممكن است جای كلمات تغییر كنند ولی مفهوم ثابت بماند. مثلا تو كجایی؟ با كجایی تو؟ یك مفهوم را دارد و فقط كلمه ای كه روی آن تأكید شده است متفاوت است. همچنین چندین عبارت ممكن است یك جواب داشته باشند. به عنوان مثال خوبی؟ و حالت خوبه؟ و خوب هستی؟ همگی یك مفهوم را دارند.
  • در زبان انسان علامت ها می توانند مفهوم جمله و در نتیجه پاسخ جمله را عوض كنند. به عنوان مثال تو خوبی؟ و تو خوبی! دو مفهوم كاملاً متفاوت دارند.
و موارد بسیار بسیار زیاد دیگر كه پردازش زبان انسان و پاسخگویی به آن را پیچیده و دشوار می كند.

راه های مختلف برای ساختن بات های پاسخگو

بات های پاسخگوی مختلف از روش های مختلفی برای پیدا كردن بهترین جواب استفاده می كنند، من در اینجا سعی می كنم چند روش مختلف را ذكر كنم،توجه داشته باشید این روش ها جهت پردازش متن و پاسخگویی به آن می باشد و فرض شده ورودی بات به متن تبدیل شده و خروجی بات نیز متن خواهد بود.

ساده ترین روش

ساده ترین روشی كه حتی امروزه در خیلی از بات ها استفاده می شود مقایسه ی سوال با یك لیست از عبارت ها كه جواب هر كدام از قبل تعیین شده است می باشد.
این روش بسیار ابتدایی می باشد و در صورتی كه سوال عیناً برای بات تعریف نشده باشد پاسخی پیدا نخواهد شد!
به عنوان مثال حتی اگر جوابی برای عبارت khoobi? تعریف شده باشد در صورتی كه از این بات بپرسید khoobi یا khooobi? یا khoubi جوابی نخواهید گرفت.
این روش در بسیاری از بات های یاهو! مسنجر استفاده شده. این بات ها معمولاً سویچی با نام /learn دارند و در صورتی كه جواب عبارتی را ندارند از كاربر تقاضا می كنند كه پاسخ آن عبارت را به او یاد بدهند.
این روش فاصله ی بسیار بسیار زیادی با هدف Chatterbot ها دارد، زیرا یك انسان هیچ گاه نمی گوید لطفا با سویچ /learn جواب این پاسخ را به من یاد بدهید!

استفاده از فیلتر ها

این روش كمی متود قبلی را كامل كرده است به این صورت كه قبل از چك كردن سوال با لیست جواب ها پردازش ساده ای روی سوال انجام می شود. این پردازش می تواند شامل موارد زیر باشد:
  • حذف تكرار حروف: Salaaaaaam و Saalaaaaaam به Salam تبدیل خواهند شد.لازم به ذكر است بعضی از حروف مانند o در صورت تكرار بیش از 2 مورد پشت سر هم حذف می شوند. به عنوان مثال khooooobi? به khoobi? تبدیل خواهد شد.
  • جایگزینی برخی حروف تركیبی: مثلا حایگزینی ou با oo.
  • حذف كاراكتر های اضافه: به عنوان مثال تمام كاراكتر های غیر حروف الفبا را حذف می كنیم، در نتیجه khoobi?! :) به khoobi تبدیل خواهد شد.
  • جایگزینی برخی كلمات هم معنا: مثلا واژه ی bali و arehرا با واژه ی baleh جایگزین می كنیم.
این موارد به بات كمك می كند تا در صورت دانستن جواب عبارت salam به سوالات Salaaaam!? یا Salaaaaaammmm :) نیز پاسخ دهد.
این روش كمی به پاسخگویی مناسب تر بات كمك خواهد كرد اما همچنان نتیجه ی مورد قبولی نخواهیم داشت.

استفاده از كلید واژه ها

شاید این راهی باشد كه به نظر خیلی از دوستان هم رسیده باشد! استفاده از كلیدواژه ها! در این روش به جای اینكه به دنبال یك عبارت كامل باشیم، به دنبال یك كلمه یا چند كلمه در یك عبارت خواهیم گشت. به عنوان مثال می گوییم در هر جمله ای كلمه ی Salam وجود داشت در جواب به آن شخص سلام كن. این روش باعث می شود با دادن مقدار خیلی كمتری اطلاعات به بات جواب های بیشتری را بپوشانیم.
اما چند مشكل عمده دارد! اولین مشكل این است كه جواب های بی ربط بسیار زیاد خواهند شد. به عنوان مثال اگر كاربر بگوید Salamat bashi بات به او جواب غیر معقول سلام را خواهد داد.
مشكل دیگر این است دو كلید واژه با جواب های متفاوت در یك عبارت یافت شود. و در این حالت بات نمی داند كدام یك مناسب تر خواهد بود.
فرض كنید كاربر عبارت Salam, khoobi? را به بات ما بگوید و ما به این بات هر دو كلید واژه ی Salam و Khoobi را با دو جواب مختلف یاد داده باشیم. بات نمی داند كدام یك برای این عبارت جواب بهتری است و ممكن است در جواب فقط سلام كند.

استفاده از الگو ها

این روشی است كه سایفر و بسیاری از بات های پیشرفته مانند آلیس از آن استفاده می كنند. من در ادامه سعی می كنم به معرفی نوع الگویی كه در سایفر استفاده شده بپردازم. در صورتی كه علاقه دارید با سیستم الگوی آلیس (كه در خیلی از بات های تحت وب استفاده می شود) آشنا شوید به اینجا رجوع كنید.
در ابتدا منظور از الگو یا Pattern چیست؟
یك الگو شباهت هایی با روش كلیدواژه دارد. یعنی به صورت خیلی سختگیرانه عبارت را بررسی نمی كند بلكه دنبال یك سری كلمات در جمله می گردد، اما جای این كلید واژه ها در عبارت مهم خواهد بود. همچنین در ساختار سایفر به هر الگو یك اولویت داده می شود كه در ادامه سیستم اولویت بندی را معرفی خواهیم كرد.
برای هر الگو یك Action یا پاسخ تعریف می شود. ابتدا به بررسی الگو ها می پردازیم و بعد به سراغ ساختار پاسخ ها می پردازیم.
در ابتدا به معرفی یك الگوی خیلی ساده می پردازیم:
  1. salam*
خوب احتمالاً متوجه شدید مفهوم این الگو چیست. تمام عباراتی كه با salam شروع شوند جزو این الگو قرار می گیرند.
به عنوان مثال Salam azizam یا Salam در این الگو قرار می گیرند.اما Azizam salam در این گروه قرار نخواهد گرفت. به عبارت دیگر * به مفهوم هر كاراكتری می باشد. از آنجایی كه * در انتهای جمله قرار گرفته است یعنی هر عبارتی در ادامه ی salam بیاید در این الگو قرار خواهد گرفت.در صورتی كه بخواهیم Azizam salam هم در این الگو قرار بگیرد باید از الگوی زیر استفاده كنیم:
  1. *salam*
ممكن هست * در بین دو كلمه بیاید، به عنوان مثال:
  1. esmam * hast
خوب فكر می كنم مشخص باشد. به عنوان مثال esmam Siavash hast در این الگو قرار خواهد گرفت.
در سیستم سایفر برای برخی حالت هایی كه زیاد استفاده می شوند از علامت هایی استفاده شده. به عنوان مثال علامت # به مفهوم فاصله ستاره یا انتهای عبارت می باشد. برای مثال:
  1. salam#
Salam khoobi و Salam در این الگو قرار می گیرند. امّا Salamati در این الگو قرار نخواهد گرفت.
علامت دیگری كه برای سایفر تعریف كردم علامت $ هست. كه در صورتی كه بعد از هر * بیاید به این مفهوم خواهد بود كه در آن * فاصله وجود نداشته باشد، مثلاً:
  1. be*$
Bekhoon و Bepoosh و اكثر فعال های امری در این الگو قرار می گیرند اما Besiar ziad در این الگو قرار نمی گیرد چون در بخشی كه بجای * آمده فاصله وجود دارد.
فكر می كنم تا حدودی با الگو ها آشنا شده باشید. حالا می خواهیم با Action یا پاسخ الگو ها آشنا شویم.ساده ترین الگو یك عبارت ساده می باشد، برای مثال برای الگوی salam* پاسخ زیر را می توانیم داشته باشیم:
  1. Salam, khoobi?
اما همونطور كه می دونیم یك انسان هیچ وقت به یك سوال همیشه یك جواب نمیده. برای اینكه رفتار بات ما كمی نزدیك تر به رفتار انسان باشد از یك ساختار ساده در سایفر استفاده شده:
  1. >Salam>Bah bah, salam!>Salam azizam>
این ساختار یكی از جواب های Salam و Bah bah, salam! و Salam azizam را بصورت تصادفی انتخاب كرده و جواب را به كاربر تحویل خواهد داد.
تگ كاربردی دیگری كه احتمالاً تا این لحظه به ضرورت وجودش پی برده اید تگ می باشد.
همانطوری كه می دانید مفهوم خیلی از سوال ها یكی می باشد و در نتیجه جواب مشابه خواهند داشت. به عنوان مثال مفهوم عبارت khoobi و khoob hasti یكی می باشد. در این مواقع از تگ استفاده می كنیم.
مثلاً فرض كنید الگوی khoobi را برای بات با جواب مناسب تعریف كرده ایم. حال برای الگوی khoob hasti از ساختار زیر استفاده می كنیم:
  1. >khoobi>
با استفاده از این تگ در صورتی كه جواب الگوی khoobi عوض شود جواب تمام الگو های هم مفهوم نیز عوض می شود كه از محاسن استفاده از تگ می باشد.

آشنایی با دانشگاه های کشورهای مختلف دنیا

سلام دوستان

با توجه به این که خیل عظیمی از دانشجویان ایرانی در حال عزیمت به کشورهای مختلف دنیا برای ادامه تحصیل هستند از امروز می خوام چند تا پست وبلاگ پژوهش رو اختصاص بدم به معرفی دانشگاه های مختلف سراسر جهان.

البته امیدواریم که عزیزانی که به خارج از کشور جهت ادامه تحصیل میرن بعد از اتمام دوره تحصیلشون به مملکت برگردن و ایران خودمون رو آباد کنن.


دانشگاه های آمریکا:

ایالات متحده آمریکا با داشتن قریب به ۵٬۸۰۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی امکان تحصیلات در سطوح مختلف آموزش عالی را برای تقریباً تمامی افراد جامعه خود فراهم نموده‌است. از این تعداد، در حال حاضر ۱۲۵ دانشگاه علوم پزشکی در آمریکا مشغول فعالیت هستند.

در سال ۲۰۰۴ بیش از ۱۷ میلیون دانشجو در دانشگاههای آمریکا مشغول به تحصیل بودند.

 شهریه ها و مخارج تحصیلی دانشجویان:

وام‌های کم بهره تضمین شده از طرف دولت فدرال (federal loans)، کمک هزینه‌های بلاعوض (grants) و انواع بورس‌های تحصیلی از مهمترین راه‌های تامین شهریه دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا محسوب می‌شوند.

در سال ۲۰۰۷، ارزان‌ترین شهریه سالیانه از آن کالج ایالتی دالتون در ایالت جورجیا۲٬۰۴۸ ( دلار شهریه دانشجوی بومی تمام وقت در سال) و گران‌ترین شهریه متعلق به دانشگاه جرج واشنگتن (۳۷٬۸۲۰ دلار در سال برای دانشجویان مقطع کارشناسی) بود.

رتبه‌بندی دانشگاه‌های آمریکا در میان دانشگاههای جهان

موسسات آموزش عالی آمریکا در رده بندی دانشگاه های جهانی حضور پر تعدادتری نسبت به موسسات کشورهای دیگر دارد.  بطور نمونه میتوان به رده بندیهای زیر در این باب اشاره نمود:

  • از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی موسسه SJTU چین، ۱۷ دانشگاه
  • از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی روزنامه تایمز لندن، ۱۳ دانشگاه،
  • از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی نشریه نیوزویک، ۱۵ دانشگاه،
  • از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی موسسه Ecole de Mines فرانسه، ۱۰ دانشگاه
  • از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی موسسه Wuhan چین، ۱۷ دانشگاه
  • و از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبه بندی‌های جهانی وبومتریکس، ۲۰ دانشگاه متعلق به ایالات متحده هستند.

معرفی دانشگاه هاروارد:

دانشگاه هاروارد به انگلیسی: Harvard University، قدیمی‌ترین مؤسسهٔ فرهنگی آمریکاست که در کمبریج در ایالت ماساچوست واقع است. در سال ۱۶۳۶، دادگاه یکی از تحت‌الحمایه‌ها برای ایجاد یک کالج، چهارصد پاوند اختصاص داد. در سال بعد قرار شد به‌یادبود دانشگاه انگلیسی که بیش از هفتاد تن از افراد برجستهٔ این تحت‌الحمایه از آنجا فارغ‌التحصیل شده‌بودند این کالج را در ناحیه نیوتون تأسیس نمایند.


تاریخچه تأسیس دانشگاه هاروارد:


در سال ۱۶۳۸ آن ناحیه و دانشگاه تازه تأسیس را به ‌نام کمبریج نام‌گذاری کردند. در همان‌ سال جان هاروارد یکی از وزیران پیوریتان و وزیر امور داخلی آمریکا که استاد یکی از شعبه‌های دانشگاه کمبریج بود در هنگام مرگ، نیمی از سرمایه و املاک خود را که ۷۸۰ پاوند بود با چهارصد جلد کتاب به‌کالج بخشید و کالج مزبور در سال ۱۶۳۹ به‌افتخار این مرد، هاروارد نامیده شد. تاریخچه‌ی هاروارد در حقیقت از سال ۱۶۴۰ آغاز می‌شود. نخستین جشن دانش‌آموختگان دانشگاه هاروارد در سال ۱۶۴۲ برگزار شد. بر سردر این دانشگاه لوحه‌ای نصب شده که متن آن چنین است:

«چون خداوند به‌سلامت ما را به‌سرزمین نیوانگلند رسانید، به ‌یاری او خانه‌های خود را ساختیم و برای ادامه‌ی زندگانی خود وسایلی برانگیختیم و مکان‌های مناسبی برای پرستش پروردگار پی‌افکندیم و به ‌تشکیل یک دولت غیرنظامی همت گماشتیم. اما آرزوی بزرگی را که در قلب خود می‌پروراندیم و در پی تحقق آن روزشماری می‌کردیم، آموزش و پرورش بود که سعادت جاودانه در پی داشت. ما نمی‌خواستیم که دیو بی‌سوادی در کلیساها بجای ماند و کشیشان ما در تاریکی نادانی به‌سر برند.»

امور تشکیلاتی و اداری

بر اساس منشور مورخ ۱۶۵۰ دانشگاه برای پیشرفت علم، هنر و ادبیات به‌آموزش جوانان انگلیسی و بومی اختصاص یافت. دومین ساختمان دانشگاه، «کالج بومیان»، درسال ۱۶۵۴ تأسیس شد و مؤسسهٔ انتشارات و مطبوعات دانشگاه که از سال ۱۶۳۸ تا آن زمان در کاخ رئیس‌جمهور بود، به‌آن محل انتقال یافت. به‌احتمال قوی در سال‌های ۱۶۶۱ و ۱۶۶۳، ترجمه کتاب مقدس به‌زبان بومیان آن سرزمین، توسط جان الیوت در همین کالج به‌چاپ رسید. باتوجه به‌حمایت‌های مالی که دانشگاه برای پیشرفت اهداف خود از خارج دریافت نمود، از همان آغاز تأسیس به‌اهمیت شایانی دست یافت. منشور مصوبه دانشگاه هاروارد تا سال ۱۷۰۷، مرجع اساسی و تغییر‌ناپذیر اداره‌ی دانشگاه به‌شمار می‌رفت. بر مبنای این منشور، سازمانی مرکب از یک رئیس و یک خزانه‌دار و پنج استاد به‌طور رسمی مقررات اداری دانشگاه را وضع نموده و به‌امور مالی و هزینه کردن وجوه دریافتی، نظارت مستقیم داشتند. این سازمان به‌وسیله هیئت ناظرانی که در سال ۱۶۴۲ تعیین شده بود، کنترل می‌شد. کم‌کم اوضاع و احوال ایجاب کرد که هیئت اداره‌کننده‌ی دانشگاه، از استادان مقیم آن تشکیل شود. امروزه دانشکده‌های گوناگون، دارای هیئت‌های قانون‌گذاری هستند که مستقیماً عهده‌دار نظم و برقراری آرامش در محیط دانشکده می‌باشند. در اوان تأسیس این دانشگاه، هیئت ناظران از بین نمایندگان مشترک ایالت (دولت) و کلیسا تشکیل شده و دولت که مؤسس و مدیر کالج بود سازمان هاروارد را یک بنگاه دولتی تلقی کرده که در این راستا اختلافات تنگ‌نظرانه و متعصبانه نیز نمایان بود و سرانجام این کشمکش‌ها به ‌سود دانشگاه هاروارد پایان یافت. در سال ۱۷۸۰ کالج هاروارد به دانشگاه هاروارد تغییر یافت. نخستین مدیران و رهبران کالج طبعاً کلیسا بود، اما در پی تغییراتی که در ترکیب هیئت ناظران پدیدار شد، دانشگاه هاروارد از زیر کنترل روحانیت و سرانجام از قید سیاستمداران دولتی رهایی یافت. از سال ۱۸۶۵ هیئت مدیره‌ی دانشگاه از بین دانش‌آموختگان پیشین آن برگزیده شد و کنترل دانشگاه را به‌طور کامل به‌عهده گرفت.

 دوران پرآشوب

در نیمه دوم قرن هفدهم میلادی هنگامی که اتحاد میان پیوریتان‌ها از نظر سیاست ومذهب عملی شد، بار دیگر عقاید روحانیون انجیلی در عقاید مذهبی دانشگاه مشکلات متعددی پدید آورد. افراد محافظه‌کار بار دیگر در هیئت ناظران رخنه کردند. تاریخ این کالج از سال ۱۶۷۳ تا ۱۷۲۸ بسیار پرآشوب بود، یکی از عوامل مهم این ناآرامی‌ها، تأسیس دانشگاه ییل به‌وسیله محافظه کاران نیوانگلند بود که به‌دنبال ناکامی‌های خود در اداره‌ی دانشگاه هاروارد، اقدام به بنای این دانشگاه نمودند.

 دوران نوین

نخستین رئیس هیئت مدیره دانشگاه هاروارد در سال ۱۷۹۲ انتخاب و در سال ۱۸۰۵ کرسی دانشکده الهیات این دانشگاه، به‌استادی مؤمن و موحد واگذار شد. سرانجام در سال ۱۸۴۳، هیئت ناظران دانشگاه، به‌ریاست یک روحانی و مرکب از اشخاص شایسته آغاز به‌کار کرد. عبادت و نمازگذاری که تا آن زمان در دانشگاه هاروارد اجباری بود، در سال ۱۸۸۶ از صحنه دانشگاه برچیده شد. پیرو این تغییر و تحول، روند تشکیلاتی و اداری دانشگاه هاروارد از مسیر عقیدتی و سیاسی بنیان‌گذارانش خارج شد. امروزه دانشگاه هاروارد و دانش‌آموختگان آن در ارتباط و همبستگی کامل با پیشرفت‌های فکری مردم ایالات متحده آمریکا قرار دارد.

سالن ماساچوست: محل کار رییس دانشگاه

 

پیشگامان دانش و فرهنگ در هاروارد

در زمینه علوم و ادبیات و فلسفه چهره‌های شناخته شده‌ای از این دانشگاه دانش‌آموخته شده‌اند که امروزه از مشاهیر جهان محسوب می‌شوند.

 

 

سالن آننبرگ در کالج هاروارد

 

موزه‌ها و کتاب‌خانه دانشگاه

در محوطه این دانشگاه موزه‌های متعددی، ازجمله موزهٔ هنر فوگ وجود دارد که در آن تابلوهای نقاشی و مجسمه‌ها و آثار چاپ شده قرن هیجده و نوزده اروپا و آمریکا، به‌تماشا گذاشته‌شده‌است. کتابخانه این دانشگاه نه تنها قدیمی‌ترین مجموعه فرهنگی در آمریکا بلکه با شعبات خود، بزرگ ترین کتابخانه دنیاست و در حال حاضر دارای ۱۴٬۵۰۰٬۰۰۰ جلد کتاب، رساله و میکروفیلم می‌باشد. بنیاد دانشگاه هاروارد با سرمایه‌ای معادل ۲۵،۹ میلیارد دلار، ثروتمندترین دانشگاه جهان است. این دانشگاه دارای رشته‌های علوم انسانی، طبیعی، دندان پزشکی، الهیات،آموزش و پرورش، حقوق و پزشکی می‌باشد. علاوه‌براین در مؤسسات وابسته به‌آن، دوره‌های ویژه خاورشناسی و روسیه‌شناسی، تدریس می‌شود.پروژه ی تاریخ شفاهی ایران در مرکز ایران شناسی این دانشگاه به مدیریت حبیب لاجوردی انجام می‌شود.

 

 تعداد دانشکده‌های هاروارد

دانشگاه هاروارد دارای ده دانشکده با یکصد و شصت رشته تحصیلی می‌باشد.

 

مرکز علم در کالج هاروارد

 منابع:

 



زبان برنامه نویسی جاوا

در این قسمت یک مقاله pdf در مورد زبان برنامه نویسی جاوا خدمت شما دوستان عزیز ارائه می کنم امیدوارم مفید باشد.

این مقاله حاصل تلاش خانم مالدار و خانم پردیس می باشد.

لینک دانلود

معرفی یک سایت علمی

اگر به دنبال سخنرانی های علمی و ارائه های بسیار جذاب از علم و تکنولوژی می گردید بد نیست سری به سایت ted.com  بزنید این سایت هر ماه چندین ویدئوی ارائه پروژه نهای علمی را به زبان اصلی بارگذاری می کند بد نیست شما هم یکی از بازدید کننده های این سایت پر محتوا باشید .

مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد .

لینک زیر یک فایل ویدئویی است که در آن نسل جدید مانیتور های صفحه لمسی را نشان می دهد  البته بهتر است که دیگر به این صفحات نمایش دیگر مانیتور نگوییم زیرا خیلی پیشرفته تر از یک مانیتور عمل می کند .

بهتر است این فایل ویدئویی را دانلود کنید و با یکی از جدیدترین تکنولوژی های عصر حاضر آشنا شوید.

لینک صفحه

لینک دانلود فایل فشرده ویدئو

چگونه از یوتیوب دانلود کنیم؟

با سلام امروز طریقه دانلود بدون دردسر رو از سایت یوتیوب به شما آموزش می دهیم .

ابتدا در سایت ویدئوی مورد نظر را پیدا می کنیم و پس از انتخاب فایل مورد نظر از نوار آدرس که در بالای پنجره اینترنت اکسپلورر قرار دارد آدرس  مورد نظر را بدین شکل تغییر می دهیم که به جای نوشتن youtube.com می نویسیم youtubemp4.com یعنی ما به آدرس موجود در نوار آدرس mp4 را به انتهای youtube اضافه می کنیم.

به مثال زیر توجه کنید:

آدرس ابتدایی :        http://www.youtube.com/watch?v=JAHF4T35LGg

بعد از تغییر آدرس:   http://www.youtubemp4.com/watch?v=JAHF4T35LGg


هفته پژوهش

به نام خداوند خورشید و ماه                             که دل را به نامش خرد داد راه

جز اورا مدان کردگار سپهر                                فروزنده ی ماه و ناهید و مهر

به دانش گرای و بدو شوبلند                             چوخواهی از بد نیابی گزند

زدانش در بی نیازی بجوی                                 وگر چند سختیت آیدبه روی

زنادان بنالد دل سنگ و کوه                                ازیرا ندارد برکس و شکوه

توانا بود هرکه دانا بود                                         زدانش دل پیر برنا بود

                                             فردوسی

هفته پژوهش بر تمامی پژوهشگران جوان ایرانی مبارک.

بدان کوش تا زود دانا شوی   ××××× چو دانا شوی زود والا شوی

سلام

پست امروزم با بقیه پستها فرق می کنه این پست ارتباط داره به یک پژوهشگر تا یک پژوهش.

به راستی که این نام برازنده این دانشمند بزرگ کشور ماست "استاد عشق" ...

یک جمله به شمایی که با پروفسور حسابی زیادی آشنایی ندارین میگم 

شمایی که براتون علم و علم آموزی شیرینه

شمایی که به وطنتون عشق می ورزین

شمایی که هنوز تو شک و شبهه این هستین که بالاخره علم بهتره یا ثروت ؟؟؟؟؟؟.....

جواب همه سئوالات رو با خوندن این کتاب خودتون متوجه می شین...

اسم کتاب هست "استاد عشق" نویسنده دکتر ایرج حسابی ...

در زیر گزیده ای از زندگی پروفسور حسابی رو براتون نوشتم که امیدوارم مفید واقع بشه

این بخش نظرات ما هم همیشه مثل کویر لوت میمونه بابا با انصافا یک نظری بدین ...

 

 منبع :سایت ویکی پدیا

سید محمود حسابی، فیزیکدان ایرانی، در سال ۱۲۸۱ ه.ش در تهران متولد شد. فرنام «پدر علم فیزیک ایران» از آن اوست.

پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکی‌اش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شام شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیش‌های فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا می گرفت. او قرآن کریم و دیوان حافظ را از حفظ می دانست. وی اعتقادی ژرف به قران داشت. او همچنین بر کتب بوستان ، گلستان سعدی ، شاهنامه فردوسی ، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام اشراف کامل داشت. محمود حسابی در۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.

تحصیلات

شروع تحصیلات متوسطه‌ او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول, و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو, به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک می‌کرد. او همچنین در رشته‌های پزشکی, ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. شرکت راهسازی فرانسوی که او در آن مشغول به کار بود, به پاس قدردانی از زحماتش, وی را برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام کرد. در سال ۱۹۲۴م به مدرسه عالی برق پاریس راه یافت و در سال ۱۹۲۵م فارغ التحصیل شد.

 فعالیت های شغلی و اجتماعی

او هم‌زمان با تحصیل در رشته معدن, در راه آهن برقی فرانسه نیز کار میکرد. پس از فارغ التحصیل شدن در رشته معدن ،در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ایالت «سار» به کار مشغول شد.

حسابی در دانشگاه سوربن, در رشته فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ م در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را , با ارائه رساله‌ای تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتوالکتریک», با درجه عالی دریافت نمود.

حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بود. وی با کمک تنی چند از دانشجویان خود در دانشسرای عالی توانست تغییراتی در کاسه سه تار (ساز ایرانی) ایجاد نماید. همچنین در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا. دکتر حسابی در دانشگاه پرینستون آمریکا تحت نظر پروفسور انیشتین فرضیاتی درباره «بی نهایت بودن ذرات» و «عبور نور از مجاورت ماده» ارائه نمود. سپس در دانشگاه شیکاگو برای اثبات فرضیه‌هایش آزمایشاتی انجام داد.

حسابی علاوه بر زبان فارسی ، به زبان عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی تسلط داشت . در تحقیقات علمی خود از زبانهای سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی (زبان ایرانیان باستان)، اوستایی، ترکی، ایتالیایی و روسی نیز استفاده می‌نمود.

با وجود امکان ادامه تحقیقات در خارج از کشور، به ایران بازگشت و با ایمان و تعهد, به خدمتی خستگی ناپذیر پرداخت تا جوانان ایرانی را با علوم نوین آشنا سازد. او به پایه گذاری علوم نوین و تاسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی, دانشکده‌های فنی و علوم دانشگاه تهران, نگارش ده‌ها کتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گذاری فیزیک و مهندسی نوین پرداخت. وی همچنین در کابینه محمد مصدق، وزیر فرهنگ بود. به سبب تلاش های خستگی ناپذیر لقب پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران در کشور را کسب نمود. ایشان همچنین به دریافت بالاترین نشان علمی فرانسه مفتخر گردید. وی درسال ۱۹۹۰ به عنوان «مرد اول علمی جهان» برگزیده شد. حدود هفتاد سال خدمت علمی او در گسترش علوم روز و واژه گزینی علمی در برابر هجوم لغات خارجی و نیز پایه گذاری مراکز آموزشی, پژوهشی, تخصصی, علمی و ..., از جمله اقداماتی ارزشمند به شمار می‌رود. در ذیل به مواردی دیگری از خدمات او اشاره شده‌است:

  • اولین نقشه برداری فنی و تخصصی کشور (راه بندرلنگه به بوشهر)
  • اولین راهسازی مدرن و علمی ایران (راه تهران به شمشک)
  • اولین مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران
  • پایه گذاری اولین مدارس عشایری کشور
  • پایه گذاری دارالمعلمین عالی
  • پایه گذاری دانشسرای عالی
  • ساخت اولین رادیو در کشور
  • راه اندازی اولین آنتن فرستنده در کشور
  • راه اندازی اولین مرکز زلزله شناسی کشور
  • راه اندازی اولین رآکتور اتمی سازمان انرژی اتمی کشور
  • راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران
  • محاسبه و تعیین ساعت ایران
  • پایه گذاری اولین بیمارستان خصوصی در ایران, به نام بیمارستان «گوهرشاد»
  • شرکت در پایه گذاری فرهنگستان ایران و ایجاد انجمن زبان فارسی
  • تدوین اساسنامه طرح تاسیس دانشگاه تهران
  • پایه گذاری دانشکده فنی دانشگاه تهران
  • پایه گذاری دانشکده علوم دانشگاه تهران
  • پایه گذاری شورای عالی معارف
  • پایه گذاری مرکز عدسی سازی اپتیک کاربردی در دانشکده علوم دانشگاه تهران
  • پایه گذاری بخش آکوستیک در دانشگاه و اندازه گیری فواصل گامهای موسیقی ایرانی به روش علمی
  • پایه گذاری و برنامه ریزی آموزش نوین ابتدایی و دبیرستانی
  • پایه گذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
  • پایه گذاری مرکز تحقیقات اتمی دانشگاه تهران
  • پایه گذاری سازمان انرژی اتمی ایران
  • پایه گذاری اولین رصدخانه نوین در ایران
  • پایه گذاری مرکز مدرن تعقیب ماهواره‌ها در شیراز
  • پایه گذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان
  • پایه گذاری انجمن موسیقی ایران و مرکز پژوهشهای موسیقی
  • پایه گذاری کمیته پژوهشی فضای ایران
  • ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی کشور (در ساختمان دانشسرای عالی در نگارستان دانشگاه تهران)
  • تدوین اساسنامه و تاسیس موسسه ملی استاندارد
  • تدوین آیین نامه کارخانجات نساجی کشور و رساله چگونگی حمایت دولت در رشد این صنعت
  • پایه گذاری واحد تحقیقاتی صنعتی سغدایی (پژوهش و صنعت در الکترونیک, فیزیک, فیزیک اپتیک, هوش مصنوعی)
  • راه اندازی اولین آسیاب آبی تولید برق (ژنراتور) در کشور
  • ایجاد اولین کارگاههای تجربی در علوم کاربردی در ایران
  • ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه در کشور

مدارک تحصیلی

  • - لیسانس ادبیات از دانشگاه آمریکایی بیروت ( در هفده سالگی )
  • - لیسانس مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت
  • - لیسانس ریاضیات و ستاره شناسی و زیست شناسی از دانشگاه آمریکایی بیروت
  • - لیسانس مهندسی برق از دانشگاه برق پاریس
  • - لیسانس مهندسی معدن از مدرسه ی عالی معدن پاریس
  • - گذراندن دوسال اول رشته حقوق ( در طی یک سال ) در دانشگاه سوربن
  • - گذارندن رشته پزشکی
  • - دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن فرانسه

مقالات علمی منتشر شده

چنانچه از جستجوی مجلات علمی آن زمان به دست می‌آید٬ ایشان صاحب شش مقاله علمی در زمینه فیزیک هستند که هیچکدام از نظر علمی قابل توجه به نظر نرسیده‌اند. مطابق داده‌های سایت [گوگل علمی] بیشترین ارجاع به مقالات ایشان یک ارجاع می‌باشد.


نظریه پروفسور حسابی((بی‌نهایت بودن ذرات))


این فرضیه را ایشان در سال ۱۳۲۶ طی مقاله‌ای منتشر کردند که در این آدرس قابل دسترسی می‌باشد.

داستانهای افسانه‌گونه‌ای در مورد این نظریه متداول است که صدق آنها توسط فرزند ایشان تایید می‌شود:

خلاصه ای از تئوری معروف وی:


دكتر حسابی يكبار تابستان برای مدت كوتاهی به ايران بازگشت و در خانه ای متعلق به آقای جماراني تابستان را سپری می كرد و در همين ايام در حين مطالعات به اين فكر افتادند كه علت وجود خاصيتهای ذرات اصلی بايد در اين باشد كه اين ذرات بی نهايت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نيز هر ذره ای بر ذرات ديگر تاثير می گذارد. به اين ترتيب به فكر آزمايشی افتاد كه اين نظريه را اثبات و يا نفی كند. او با خود فكر كرد اگر اين تئوری صحيح باشد بايد چگالی يك ذره مادی به تدريج با فاصله از آن كم شود و نه اينكه يك مرتبه به صفر برسد و نبايد ذره مادی شعاع معينی داشته باشد. پس در اينصورت نور اگر از نزديكی جسمی عبور كند بايد منحرف شود و پس از اينكه محاسبات مربوط به قسمت تئوری اين نظريه را به پايان رسانيد پس از بازگشت به امريكا به راهنمايی پرفسور انيشتين در دانشگاه پرنيستون به تحقيقات در اين زمينه پرداخت. پرفسور انيشتين قسمت نظري تئوري را مطالعه كرد و دكتر حسابي را به ادامه كار تشويق كرد. دكتر حسابی به راهنمايی پرفسور انيشتين به تكميل نظريه پرداخت سپس يك سال ديگر در دانشگاه شيكاگو به كار پرداخت و آزمايشهايی در اين زمينه انجام داد. وی با داشتن يك انتر فرومتر دقيق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت يك ميله اندازه بگيرد و چون نتيجه مثبت بود آكادمی علوم آمريكا نظريه دكتر حسابی را به چاپ رسانيد. برخی همكاران از نامأنوس بودن و جديد بودن اين فكر متعجب شدند و برخی از اين نظريه استقبال كردند.

 

شرح آزمايشهای انجام شده و نتيجه آن:


در اثبات اين نظريه اگر در آزمايش، نور باريك ليزر از مجاورت يك ميله وزين چگال عبور داده شود، سرعت نور كم می شود. در نتيجه پرتو ليزر منحرف ميگردد. هرگاه پرتو ليزر بطور مناسبی از ميان دو جسم سنگين كه در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم ميشود و اين انحراف قابل عكسبرداری است. اين آزمايش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق اين آزمايش انحراف زياد پرتو ليزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب اين نظريه هر ذره، مثلاً الكترون، كوارك يا گلويون نقطه شكل نيست بلكه بی نهايت گسترده است و در مركز آن چگالی بسيار زياد بوده و هر چه از مركز فاصله بيشتر شود آن چگالی بتدريج كم می شود. بنابراين يك پرتو نور از يك فضای چگالی عبور كرده و شكست پيدا ميكند و انحراف می يابد.


اختلاف تئوری بی نهايت بودن ذرات با تئوريهای قبلی:


در تئوريهای قبلی هر ذره قسمت كوچكی از فضا را در بر دارد يعنی دارای شعاع معينی است و خارج از آن اين ذره وجود ندارد ولی در اين تئوری ذره تا بی نهايت گسترده است و قسمتی از آن در همه جا وجود دارد. در تئوريهای جاری نيروی بين دو ذره از تبادل ذرات ديگر ناشی می شود و اين نيرو مانند توپی در ورزش بين دو بازيكن رد و بدل می شود و اين همان ارتباطی است كه بين آنها حاكم است و در تئوريهای جاری تبادل ذرات ديگری اين ارتباط ميان دو ذره را ايجاد ميكند. مثلاً نوترون كه بين دو ذره مبادله می شود, اما در تئوری دكتر حسابی ارتباط بين دو ذره همان ارتباط گسترده ايست كه در همه جا به علت موجوديت آنها در تمام فضا بين آنها وجود دارد.


ارتباط اين تئوری با تئوری نسبيت انيشتين:


تئوری انيشتين می گويد: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد، به عبارت رياضی يعنی در نبود ماده، فضا تخت است ولی در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوييم يك ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالی ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالی بستگی دارد به زبان رياضی به اين چگالی می توان انحنای فضا گفت.


ارتباط فلسفی اين تئوری با فلسفه وحدت وجود:


در اين نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زيرا فرض بر اين است كه هر ذره تا بی نهايت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند. يعنی در واقع قسمت كوچكی از تمام جهان در هر نقطه ای وجود دارد.


 

موزه دکتر حسابی

اندک زمانی پس از مرگ دکتر حسابی در سال ۱۳۷۲، خانه او تبدیل به موزه‌ای شد که در آن وسایل شخصی، مدارک علمی و تحصیلی، نشانها و تقدیر نامه‌ها و عکسهای قدیمی و متن نطقها و نوشته‌ها، از جمله پژوهش‌های مربوط به بی نهایت بودن ذرات، در آن به نمایش گذاشته شده‌است. این موزه در خیابان تجریش – خیابان مقصودبیک قرار دارد.

منابع