جوان ایرانی
جوان ایرانی

جوان ایرانی

تا حیات خلوت خدا

می روی سفر ! برو، ولی/ زود برنگرد / مثل آن پرنده باش / آن پرنده ای که رو به نور کرد / می روی، ولی به ما بگو / راه این سفر چه جوری است؟ / از دم حیاط خانه ات / تا حیاط خلوت خدا / چند سال نوری است؟ / راستی چرا مسیر این سفر / روی نقشه نیست؟ / شاید اسم این سفر که می روی / زندگی ست!

***
جز دلت که لازم است
هیچ چیز با خودت نمی بری
نبر ولی
از سفر که آمدی
راه با خودت بیار
راه های دور و سخت
***
خسته ایم از این همه
جاده های امن و راه های تخت
***
می روی سفر برو، ولی
زود بر نگرد
مثل آن پرنده باش
آن پرنده ای که عاقبت
قله سپید صبح را
فتح کرد.
عرفان نظر آهاری

نظرات 2 + ارسال نظر
فائزه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ق.ظ


یا رب به دل عزیز ما غم نکنی
با تیغ جفا قامت ما خم نکنی
یا رب تو را به حق قران سوگند
یک مو زسر عزیز ما کم نکنی
سلام:
خوبین،خیلی دلمون واستون تنگ شده...
زیبا وقشنگ مثل همیشه...

وحید هاتفی چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:24 ب.ظ

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد