با سلام
حالا چه رفته بر سر بانوی آسمان،
کاین سان فتاده لرزه به زانوی آسمان،
اینجا گرفته است گلو گاه آینه ...
اینجا نشسته زخم به پهلوی آسمان،
دستی که دست آینه را بسته پیش از این،
دستی بنفشه کاشته بر روی آسمان،
سوسو نزد ستاره چشمش خدای من ،
بانو رسیده است به آن سوی آسمان...